گروه هیوده دوره هفت

فقط خدا میدونه اون روز چهل وسه غروبه چقد دلت گرفته بود....

گروه هیوده دوره هفت

فقط خدا میدونه اون روز چهل وسه غروبه چقد دلت گرفته بود....

طبقه بندی موضوعی

صد و چهل و هشت

پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۴۳ ق.ظ
بی خوابی و خستگی مفرط گاهی به ادم شجاعت عجیبی میدهد 
چیزی شبیه مستی 
تقربیا میدانی داری چه کار میکنی اما به طرز عجیبی عواقب ان برایت بی اهمیت جلوه میکند 
وقتی داشتم با فایل نهایی پروژه ام سر و کله میزدم بدون هیچ فکری گوشیم را دست گرفتم و پیامی نوشتم مبنی بر اینکه اگر بخواهند میتوانیم همدیگر را در خانه من ببینیم بعد فرستادم توی گپی که با سم و اسپر داشتیم و نمیدانم به کدام دلیل احمقانه ای چرا هیچکدام از ان خارج نشدیم 
و بعد دقیقا بعد از ارسال حس کردم مستی از سرم پریده و هرچه فکرکردم نفهمیدم چطور این کار را کردم
به هرحال ادم گاهی به نقطه "هرچه بادا باد" میرسد و فکرنکنم چیز بدی باشد
به هرحال که بخاطر این فکرهای عجیب و بی سر و ته معدل الفم را به بهار و تمام عشوه گری هایش باختم پس هیچ چیز دیگر مهم نیست



پ.ن میدانم شبیه دختربچه هایی شده ام که در ازمون تیزهوشان رد شده اند ولی خب این منم :)
۹۸/۰۴/۱۳
at :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی