گروه هیوده دوره هفت

فقط خدا میدونه اون روز چهل وسه غروبه چقد دلت گرفته بود....

گروه هیوده دوره هفت

فقط خدا میدونه اون روز چهل وسه غروبه چقد دلت گرفته بود....

طبقه بندی موضوعی

صد و بیست و نه

جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۲۸ ق.ظ

از توی خرت و پرتای قدیمیم یه داستان نیمه کاره و 

کلی شعر و برنامه های مختلف بعد کنکور پیدا کردم

اینکه میخواستم عکاسی رو پیگیر ادامه بدم و 

طرح های توی سرمو به سامان برسونم

بعد هی نمیدونم چی شد

اما دیگه نه دلم میخواد عکاسی کنم _و نه میکنم ذاتا_

نه میتونم بنویسم

نه "خودم" بودن رو ادامه دادم

داشتم فکر میکردم چقدر سخته بعد از یه مدت طولانی

قوی بودن، دیگه قوی نباشی

باید قوی باشی که ادامه بدی 

اما دیگه توانشو نداری

زیادی غم انگیزه داستان


۹۷/۱۰/۲۸
at :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی